سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نبض احساس

ادرس اینستاگرام بنده. elhami.1370

پیغام خوش آمدگویی به سبک خودم

 

 

 


+ نوشته شده در  یادداشت ثابت - سه شنبه 94/1/19ساعت  1:36 عصر  توسط ELI  نظر

به سلامتی

به سلامتی اون لحظه ای که ازهمه دنیا دلت گرفته09300000

 

نه کسی رو داری باهاش درد و دل کنیشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

 

نه دلت میخواد کسی رو ناراحت کنیhttp://oshelam.persiangig.com/image/lovely/vida16.gif

 

سکوت میکنی02500000

 

وتو دلت میگی

 

باشه قسمت منم این بود 09300000


+ نوشته شده در  شنبه 94/6/21ساعت  3:26 عصر  توسط ELI  نظر

غزل بهمن صباغ زاده

 

 

 

 

شب است و باز مثل ماه بالای سرم هستی

میان خواب و بیداری کنار بسترم هستیگل تقدیم شما

محال است این همه اعجاز را ایمان نیاوردن

تو با آن چشمهای مهربان پیغمبرم هستیگل تقدیم شما

نشان عشق من هم بر دل است هم پیشانی

در آغوش تو فهمیدم که نیم دیگرم هستی گل تقدیم شما

غزل هایم تماما خط به خط بوی تو دارد

تو تنها روح حاکم بر تمام دفترم هستیگل تقدیم شما

*****این متن قشنگ و به کی تقدیم میکنی؟*****


+ نوشته شده در  جمعه 94/4/26ساعت  1:18 عصر  توسط ELI  نظر

نفس یا هوس

خودش میگفت :

تا نفس دارم کنارت هستم

الان نفس داره

 ولی باهام نیس..

شاید این گوش های

من است که

هوس را نفس

شنیدهدلم شکست


+ نوشته شده در  شنبه 94/3/9ساعت  6:24 عصر  توسط ELI  نظر

وفاداری

 

همدیگر را یافتن هنر نیست

هنر این است که

همدیگر را گم نکنیم

و به خاطر داشته باش

در یک رابطه

وفادار ماندن گزینه نیست

بلکه

الویت است

وفاداری یعنی همه چیز


+ نوشته شده در  سه شنبه 94/2/29ساعت  12:9 عصر  توسط ELI  نظر

پدر


چقدر دوست دارم

دست های مردانه ات را

که دستهای کوچکم را

در آن جای میدهی

و نوازش میکنی

تا بفهمم

تو کنارم هستی

و من تکیه گاه مطمئن دارم .

پدر عزیزم مرد زندگیم پیشاپیش روزت مبارک


+ نوشته شده در  جمعه 94/2/4ساعت  4:59 عصر  توسط ELI  نظر

داستان پیله و پروانه






روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد، شخصی نشست و ساعت‌ها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد.


 ناگهان تقلای  پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی‌تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص خواست به پروانه کمک کند و با یک


قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.                                                                                                                                                                                                                                                 


پروانه به راحتی از پیله خارج شد؛ اما جثه‌اش ضعیف و بال‌هایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او انتظار داشت پر پروانه


گسترده و مستحکم شود وپرواز کند؛ اما نه تنها چنین نشد و برعکس، پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست پرواز کند.


آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش


 ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.


گاهی اوقات در زندگی  فقط به تقلا نیاز داریم. اگر خداوند مقرر می‌کرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می‌شدیم؛ به اندازه کافی قوی نمی‌شدیم و


هرگز نمی‌توانستیم پرواز کنیم.



+ نوشته شده در  شنبه 94/1/29ساعت  4:47 عصر  توسط ELI  نظر

مطالب قدیمی‌تر
 

هدایت به بالا

کد هدایت به بالا

Utopian Moon

دانلود آهنگ جدید

ابزار وبلاگ